شما فرموده اید « در کل سستی و بی نظمی در مسائل آموزشی،ازبین رفتن تدریجی اهمیت و تقدس علم آموزی و ساحت معلمی ،تبدیل شدن "درس نخوان" به ارزش در بین دانش آموزان و.... باعث حاکم شدن جوی نامناسب بر مدارس شهرمان در کلیه ی مقاطع شده است که این یکی از عوامل اصلی افت های تحصلیی می باشد.» آیا حاضرید هر یک از این موارد را در حضور دانش آموزان به بحث بگذارید؟ منظور شما از بی نظمی در مسایل آموزشی ، سستی در مسایل آموزشی چیست؟ آیا انتظار داری با کتک مسایل آموزشی سروسامان پیدا کند؟

شما نگرانید از خدشه دار شدن ساحت معلم ؟! در رأس انجمن فرهیختگان یک فرهنگی است برای احیای ساحت معلمی چه کار کرده اید؟ یادم نرفته هنوز که روز معلم می خواستند به اساتید حوزه علمیه برزک در جلسه عمومی هدیه بدهند که با درایت حاج محسن این کار انجام نشد ایشان گفته بود مگر بقیه معلم ها معلم نیستند که فقط از حوزوی ها می خواهید تقدیر کنید؟ شما چه کرده اید؟

شما یک نمونه پیدا کنید که از یک درس نخوان تقدیر شده باشد کجا و کی درس نخواندن ارزش بوده یا شده است که در مطلبتان از آن به عنوان تبدیل شدن «درس نخوان» به ارزش در بین دانش آموزان یاد می کنید؟ اگر دارید بیاورید آن کسانی را که مرا متهم می کنند به تبعیض دردشان همین است که چرا بین درس خوان ها و درس نخوان ها تبعیض وجود دارد؟ چرا از درس نخوان ها نیز مانند درس خوان ها تقدیر نمی شود؟ باز شما را ارجاع می دهم به آقای حاج محسن جانجانی تا ایشان برایتان بگوید جوایز سال گدشته شاگردان ممتاز چه بوده است و چه هزینه ای در برداشته است؟ یا به منبع خبریتان تا از هزینه جوایز دانش آموزان ممتاز امسال برایتان بگوید

آیا تا بحال شما ، انجمن فرهیختگانتان ، خیرین ، ثروتمندان و مسئولین شهر یک بار آمده اید بگویید این هزار تومان را جایزه بگیر برای درس خوان ها من که یادم نمی آید !!!!!!!!!

 آقای احمد حداد دوست عزیز !

دقیقا من هم مانند شما اعتقادراسخ دارم اولین و مهمترین عامل پیشرفت و آبادانی هر منطقه ای آموزش نیروی انسانی آن است و مهمترین مسأله هر جامعه ای حل مشکل آموزش و پرورش آن باید باشد از شما می خواهم به عنوان یک فرهیخته از شورای اسلامی شهر برزک سوال بفرمایید در این 7 ماهی را که عنان خدمت را در دست گرفته اند چند جلسه با محوریت آموزش و پرورش و با حضور معلمین مدیران و فرهیختگان تشکیل داده اند تا مسایل و مشکلات آموزشی دقیق بررسی و علت یابی شود؟ من می دانم که جواب صفر است ولی شما هم سوال بفرمایید

تا این جا اصل مطلب شما مورد بحث بود از این به بعد موضوع بحث نظرات دوستانخواهد بود

******************************************************************************

اصلی ترین موضوعی که در نظرات دوستان به چشن می خورد مدیریت حقیر است تا آنجایی که دوستی به نام دلسوز ارزو کرده به زودی زود مشکل اصلی مدرسه که مدیر آن است تعویض گردد اما نگفته است که جایگزین احتمالی چه کسی خواهد بود من نیز مانند دیگر دوستان به دعای ایشان آمین می گویم تا آنچه که لایق ایشان است مدیر گردند واقعا برای این قوم حدمت کردن لیاقت می خواهد که ما نداریم.

دوستی به نام برزکی مدیریت آقای اسلامی را آرزو کرده است جا دارد در این جا از ایشان یاد خیری شود و من به عنوان دانش آموز کوچکی دست ایشان را تا آخر عمر می بوسم چرا که در فضایی که ایشان مهیا کرده بود من و بقیه تحصیل کردگان برزکی توانستیم در رقابت با غول های کنکوری موفق بشویم و به دانشگاه راه یابیم .

دانشجوی پیام نوری نیز فرموده اند من هم چیزهای زیادی میدیم که نمی تونم بگم ای کاش ایشون می توانست نظرش رو واضح تر بگه تا در موردش صحبت کنیم البته من همین جا از ایشون معدرت خواهی می کنم که نگذاشتم در مدرسه ی دیگری درسش بخواند تا موفق تر باشد

آقای ناظر با بیان جمله خاک بر سر ما برزکی ها از ادامه ی این وضع اظهار نگرانب کرده اند

آقای دانشجو هم اولین و بهترین راه درمان را عوض کردن مدیر می دانند و گفته اند که این کار مجانی است!!!!

قدمعلی هم گل گرفتن آموزش و پرورش را به عنوان راه حل پیشنهاد کرده اند

آقا یا خانم آگاه به زمانه هم پاسخگو بودن را خواستار شده اند که امیدوارم این مطالب ایشان را در مورد پاسخگویی اقناع نماید

حاج محسن هم دوستان تحصیل کرده را به پرداخت زکات علم دعوت نموده اتد و پیشنهاد داده اند که کلاس های فوق برنامه گذاشته شود.

از مقداد و فرهنگی برزکی تشکر می کنم

و آقای دلسوز که من خیلی دوست دارم از نزدیک ایشان را زیارت کنم مدیریت فعلی دبیرستان را استحماری لقب داده اند علت آن را هم این گونه گفته اند:«من پسرم سه سال اونجا بود و هر بار که می رفتم مدیر جواب درست و حسابی به من نمی داد»

آقای برزکی مدیر مدرسه را به بی منطق بودن متهم کرده است

و آقای حسنعلی مدیریت یک فرد اهل سده راراه حل مشکل دانسته اند و مطرح کرده اند که مدیر فعلی سده ای ها را خیلی دوست دارد

آقای دانشجو مدیر فعلی را به دیکتاتوری، تبعیض، بی خردی ، بی منطقی و چند بی دیگه متهم کرده است

و بالاخره دانش اموزی از کلاس دوم احتمالا دوم تجربی فرموده من به بچه های ... اهمیت می دهم و اون هم از نوع ...

من از دوستانی که با اسم واقعی یا مستعار در مورد من مطلب گذاشته اند و مدیر محترم وبلاگ که زمینه ساز این مباحث شد صمیمانه تشکر می کنم و خدا را شاهد می گیرم از هیچ کس ناراحتی ندارم و از دوستان خواهش می کنم که این حقیر را دعا کنند تا اشکالاتی را که ذکر شده است را برطرف نمایم .

نکته ای که این جا باید توضیح بدهم بحث سده ای و برزکی در مدرسه است. به یاد دارم زمانی که من دانش آموز سال چهارم تجربی بودم یک نفر از دانش اموزان رشته ادبیات اهل سده بود و بقیه دانش آموزان مدرسه برزکی بودند خوب است دوستان بدانند الان بیش از 40درصد دانش آموزان اهل سده 40 درصد برزکی و کمتر از 20 درصد اهل دیگر روستاهای بخش هستند .

هر ساله در ابتدای سال به دانش آموزان تذکر داده می شود که پسوند فامیلی های افراد در دبیرستان مطرح نیست و همه دانش آموز دبیرستان شهدا هستند چرا که طرح این مباحث به تفرقه و در نهایت تعارض می انجامد همان چیزی که در برزک تحت عنوان محله گریی گریبانگیرمان است.

اما چرا صادقی متهم به طرفداری از سده ای هاست ؟ من به دوستان برزکی حق می دهم اما دوست دارم دلیل آن را هم بدانید

اولا آن ها هم مثل فرزندان ما دانش آموز هستند و البته مهمان و برزکی مهمان نواز باید احترام مهمان رانگه دارد.

ثانیا ثبات و دایر بودن دبیرستان شهدای برزک به حضور این عزیزان بستگی دارد چرا که 80 درصد کلاس دوم ادبیات 60 درصد کلاس دوم تجربی ، 30 درصد کلاس سوم تجربی ریاضی ، 60 درصد کلاس سوم ادبیات ، 60 درصد کلاس چهارم انسانی، 75 درصد کلاس چهارم تجربی و 30 درصد کلاس چهارم ریاضی و 20 درصد کلاس اول اهل روستاهای سده هستند و اگر آن ها به جای برزک کاشان یا جای دیگر را انتخاب کنند برزکی ها هم باید بار سفر ببندند و به کاشان بروند مانند سال های خیلی دوری که امثال آقای مسعود میرزایی در کاشان درس می خواندند.

من دوستان را سفارش می کنم که چند قدمی تا نیاسر، قمصر و مشکات بروند تا ببینند دانش آموزان آن ها دبیرستان دارند یا نه.

بله شاید بچه های سده بیشتر با مدیر مدرسه عیاق باشند اما کسی که پیچش مو را می بیند به خوبی می فهمد که این کار دقیقا به نفع برزکی هاست نه بچه های سده که البته این هم من قبول ندارم می توانید از محمد مهدی فلاحی دانش آموزی که سال هاست معدلش از 20 پایین نیامده بپرسید که چه مدت زمانی را صرف صحبت و تبادل نظر با مدیر در دفتر مدیر گذرانده است برای من همه در یک سطح قرار دارند اما بعضی دانش آموزان خونگرم ترند و بیشتر با مدیر احساس راحتی می کنند و بعضی هم کمروتر.

4 سال قبل به اصرار شورای ویدوج دبیرستانی در آنجا تأسیس شد که هنوز هم کلاس اول را دارد اگر مدیریت این فرد دیکتاتور، تبعیضگر، بی خرد ، بی منطق نبود الان برزکی ها باید ماهانه 20 هزار تومان کرایه سرویس می دادند و به ویدوج می رفتند نه بچه های سده یا این که ماهانه 150 هزار تومان هزینه ی رفتن به کاشان را متحمل می شدند .

البته این مواردی را که مطرح شده برای من تازگی ندارد چون صراحتا اعلام کرده ام صادقی از مواضعش کوتاه نمی آید . فشار، تهدید، تهمت، فحش، شکستن شیشه و خط کشیدن و امضا کردن روی کاپوت ماشین کارهایی نیست که صادقی را بترساند و موجب شود در برابر زیاده خواهی های کسانی که می خواهند مدیر تابع آنان باشد کوتاه بیاید کسانی که با عنوان دانشجو مدیر مدرسه را متهم به بی منطقی می کنند بیایند و با سینه ای ستبر و با منطق در برابر هر دیدگانی که او مشخص می کند در مورد هر موضوعی که او می گوید مناظره کنیم. کسی می تواند دانشجو باشد که شهامت اسم و رسم خود را بنویسد و با دلیل و منطق حرف بزند و البته کسی که ادعای فرهیحتگی هم می کند باید اینقدر جسارت داشته باشد که از نظر دهندگان بخواهد با اسم واقعی نظر بگذارند تا نظر ثبت شود هر چند که لفظ دانشجو و صفات آرمان خواهی و عدالت طلبی و ... مال هر دانشجویی نمی تواند باشد.

در پایان انتظار دارم تک تک نظرات من بدون کوچکترین تغییری در اسرع وقت در ادامه نطرات ثبت گردد چون در غیر اینصورت از طریق مراجع قانونی احقاق حق خواهد شد.

جناب آقای حداد تمام نظرات را بدون هیچگونه ممیزی برای ثبت در نظرات تدیید نمایید همین الان چند نظری را که جواب دادی اصل نظراتش نیست.

 آقای حداد مواردی را که به عنوان مثال و شاهد موفقیت بیان کردم همه مربوط به سالهای 87 تا 92 است که من مدیریت مدرسه را به عهده داشته ام .

شما بدترین رشته و پایین ترین رشته ای را که دوست داری در نظر بگیر ببین می توانی در دانشگاه کاشان روزانه قبول بشوی شکر خدا شما که دو سال آخر تحصیل دوره متوسطه در کاشان بوده ای بهتر از مکانیک دانشگاه آزاد نتوانستی موفقیتی کسب کنی چند مورد مثال برایت بیاورم که برای درس خواندن راهی کاشان شدند و الان دارند کارگری می کنند فکر می کنی تمام کسانی که کاشان می روند علامه برمی گردند.

موضوع بعد ؛ چطور موفقیت ها جزء استثنائات است اما شکست ها جزئ قواعد تا وقتی که از پشت عینک سیاهی که بر چشم گذاشته ای به مسایل جامعه ات نگاه کنی بهتر از این نظر نخواهی داد چه خوب است با همین عینک نگاعی به عملکرد انجمن فرهیختگان هم بیندازی!!!