بر اساس چاپ هشتاد و یکم انگلیسی (1985)

پروتکل هفتم

مسابقه ی عظیم تسلیحاتی و افزایش نیروهای دفاعی در جهان یک امر ضروری است؛ زیرا ما را در اجرای برنامه هایی که داریم یاری می رساند. اما یکی از اهداف بزرگ ما که باید نسبت به تحقق آن عنایت ویژه ای داشته باشیم این است که همه ی طبقات در همه ی کشورهای جهان از بین بروند و فقط طبقه ی پرولتاریا باقی بماند با چندتایی میلیونر که به منافع ما و پلیس و ارتش ما خدمت کنند. (7)  خوشایند بگوییم، نقاب امانتداری و شرافتمندی به چهره بزنیم و همراهی و نرمی و انعطاف پذیری نشان دهیم. بدین وسیله، ملت ها و حکومت های «گوییم»، که ما آنها را عادت داده ایم تا به ظاهر هر چیزی اکتفا کنند، از ما خشنود شده و ایمان خواهند آورد که ما جز برای نیکی کردن به نوع بشر و نجات او نیامده ایم.
ما باید همیشه این آمادگی را داشته باشیم که در صورت بروز هر گونه مخالفتی با ما، از طریق ایجاد جنگ بین آن دولت مخالف و همسایه هایش، با او مقابله کنیم و چنانچه همه ی آنها در برابر ما یکپارچه شوند چاره ای نداریم جز این که آتش یک جنگ خانمان سوز جهانی را شعله ور کنیم.
عامل اصلی در موفقیت برنامه های سیاسی ما، پنهان نگه داشتن فعالیت ها و طرح هاست. لازم نیست که گفتار یک سیاستمدار با کردار او یکی باشد. باید حکومت های «گوییم» را مجبور کنیم از برنامه های ما که در گسترده ترین سطح طرح ریزی شده و دارد به پایان خود نزدیک می شود، پیروی کنند. راه واداشتن این حکومت ها به تن دادن به خواسته های ما هم همان به اصطلاح «افکار عمومی» است که زمام آن در دست ما می باشد و با «قدرت بزرگ»، یعنی مطبوعات، آنها را به حرکت در می آوریم و مطبوعات هم، بجز تعداد اندکی از آنها، بقیه در اختیار ما هستند و به خواسته های ما پاسخ مثبت می دهند.
کوتاه سخن آن که، برنامه ی ما برای باقی نگه داشتن حکومتهای «گوییم» اروپا در زیر سلطه ی خود این است که، از طریق ایجاد ترور و وحشت، جلوه هایی از قدرت خود را به گروهی از آنها نشان می دهیم و چنانچه همه ی آنها بر ضد ما متحد شوند، آن وقت با توپ های امریکا، چین و ژاپن جواب آنها را می دهیم.
 


ما باید از طریق شبکه ی ارتباطی اروپا، در سراسر این قاره و نیز دیگر قاره های جهانی تنش های شدید و اختلاف و چند دستگی به وجود آوریم و به کینه توزی ها دامن بزنیم. این کار دو فایده برای ما دربردارد. اول این که دست و پای کشورها بسته می شود به طوری که نمی توانند در برابر حوادث، آن گونه که می خواهند، قدرت نشان دهند؛ زیرا هر کشوری خوب می داند که این ما هستیم که کارها را می چرخانیم و عوامل برافروختن آتش جنگ و یا خاموش کردن آن در دستهای ماست و همه ی آنها عادت خواهند کرد که، علی رغم میل خود، قدرت وسیع ما را در اعمال هرگونه نفوذ و فشاری بپذیرند. فایده ی دوم این است که ما دام های نامرئی دسیسه را به درون کابینه ی کشورها می کشانیم و آنها را در دام این توطئه ها گرفتار می کنیم. این دسیسه ها چیزی نیستند جز همان قراردادهای اقتصادی و قیود وام های مالی. برای آن که موفقیت خود را در این زمینه تضمین کنیم، باید در اثنای گفتگوها کاملاً هوشیار و زیرک و حیله گر باشیم تا به قلب اهداف مورد نظر خود راه یابیم، اما در آنچه که ظاهر رسمی مذاکرات را تشکیل می دهد باید موضع ما برعکس این باشد: حرف های چرب و نرم

پروتکل هشتم

ما باید از سلاحی که ممکن است دشمنان ما آن را علیه ما به کار گیرند استفاده کنیم. در صورتی که مجبور شویم احکام قضایی ظاهراً غیرعادی، گستاخانه و بی رحمانه صادر کنیم برای توجیه آنها باید از پیچیده ترین و مشکل ترین و مبهم ترین تعبیرات قانونی استفاده نماییم؛ زیرا این مهم است که این احکام در عالی ترین سطح عادلانه جلوه کنند و برای مردم به عنوان نمونه ی عالی اخلاقی معرفی شوند، چنان که گویی بهتر از این احکام نمی شده است صادر کرد. حکومت ما باید تمام نیروهای داخل در بافت شهری را که برایش کار می کنند بخوبی بشناسد؛ نیروهایی مثل نویسندگان، حقوقدانان ورزیده، کارمندان عالی رتبه، سیاستمدارن و بالاخره اشخاصی که به گونه ای خاص در مدارس ما که به همین منظور تأسیس کرده ایم، تعلیم و تربیت یافته اند و از نظر علمی در سطح بالایی به سر می برند. این اشخاص به اسرار جامعه پی خواهند برد، زبان سیاست را، علی رغم اختلاف روش های آن، و هر آنچه در زیر الفبای سیاست و جملات آن جای می گیرد، خواهند فهمید و زوایای پنهان و پیچیده ی طبیعت بشری و بافتهای حسی باریک و نامرئی را به خوبی خواهند شناخت. این بافت ها همان قالبی است که ذهن «گوییم» در آن ریخته شده و جلوه گاه گرایش ها، معایب و رذایل و فضایل اخلاقی آنهاست. بدیهی است که دستیاران با استعدادی که برای احراز مناصب حکومتی ما انتخاب می شوند هرگز از بین «گوییم»، که موضوع بحث من در این جا هستند و عادت کرده اند که وقتی کار اداری انجام می دهند رنج فکر کردن و یا نیازی را که احتمالاً آن کار می طلبد بر خود هموار نکنند، برگزیده نخواهند شد؛ زیرا اینها نامه ها را، بدون آن که بخوانند و مورد تأمل قرار دهند، امضا می نمایند و فقط برای گرفتن مزد و حقوق و یا جاه طلبی کار می کنند.
ما دستگاه های حکومت خود را با دنیایی از اقتصاددانان مدد خواهیم رساند و برای رسیدن به همین هدف است که تدریس علوم اقتصادی در مدارس ما مهم تر از هر چیز است و یهودیان وظیفه دارند این علوم را کاملاً فرا گیرند. ما حکومت خود را در انبوهی از بانکداران، صنعتگران و سرمایه داران محاط خواهیم کرد و حلقه ی اتصال آنها میلیونرها خواهند بود؛ چرا که در واقع، سرانجام هر چیزی به ارقام ختم می شود و این ارقامند که در همه جا حرف آخر را می زنند.
کسانی که برای احراز پست های مسؤولیت دار حکومت ما انتخاب می شوند از برادران یهود ما خواهند بود، ولی این عده در ابتدای کار و پیش از آن که این پست ها به آنها سپرده شود، نیاز دارند که یک دوره ی آشنایی با مجاری کار را بگذرانند. لذا در خلال این دوره پست ها موقتاً به عهده ی افرادی از «گوییم» گذاشته می شود. منتها این افراد کسانی خواهند بود که در نظر مردم (گوییم) بسیار مشکوک و مورد بدبینی هستند چندان که میان آنها و مردمشان برزخی از شک و تردید است. این اشخاص اگر از اجرای دستوراتی که به آنها داده می شود شانه خالی کنند یا متهم شده به کیفر خواهند رسید و یا بکلی از صحنه ی وجود محو خواهند شد. هدف ما از قراردادن آنها در یک چنین وضعیتی این است که وادارشان کنیم تا نفس آخر در خدمت منافع ما باشند.
 

پی نوشت ها:
1-
Jesuits
2- یعنی نابغه ی تازه وارد هرگز توانایی دانشوران صهیون را در حکومت نخواهد داشت، زیرا اینها در زمینه ی سیاست و حکومت کردن بر توده ها تجربه ی چندین قرنه دارند و اسرار سیاست را نسل اندر نسل از گذشتگان خود به ارث برده اند- م.
3- خ.ت: از این رو ما- فقط به خاطر تظاهر- هیأتهایی را به وجود خواهیم آورد که اعضای آنها سعی خواهند کرد با ایراد نطقهای رسا و پر طمطراق کمکهای خود در راه «ترقی» را ثابت کنند و از این کمکها تعریف و تمجید نمایند.
4- خ.ت: در این وقت می فهمند که بهترین راه برای نجات آنها این است که در مسائل سیاسی اظهار نظر نکنند.
5- خ.ت: فعالیت ناشی از آزادی عمل نیروی وی را در هنگام برخورد آزادی او با آزادی دیگران، به تحلیل می برد.
6- خ.ت:
  به دنبال آن اعتماد به حکومت گوییم نیز از میان خواهد رفت.
7- خ.ت: توسعه ی ارتش و افزایش نیروی پلیس برای اتمام برنامه ی پیشگفته ضروری است. برای آن که به این هدف برسیم باید در سراسر جهان فقط طبقه ی عظیم پرولتاریا و نیز یک ارتش انبوه و پلیس وفادار به اهداف ما باقی بماند.
منبع: نویهض، عجاج، پروتکل های دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم (1387).