قمر بنی هاشم حضرت عباس ابوالفضل

 

قلم آزاده که ارزنده ترین میراث بشریت است با تمام عظمتش، از وصف شخصیت الهى حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام عاجز است. براى شناخت این اسوه تقوى، جهان بشریت باید کنگره هاى عباس شناسى برگزار کند. چه، به عقیده شیعه و متفکرین اسلامى و فرزانگان آزاده، پس از رسول اکرم صلى الله علیه و آله و حضرات معصومین علیهم السلام او یکى از عالمترین، فقیه ترین ، فرزانه ترین ، شجاعترین ، و سخاوتمندترین افرادى است که تاریخ اسلام ، بلکه تاریخ جهان ، به خود دیده است . در این نوشتار مختصر، از لابلای القاب و کنیه های آن حضرت، نگاهی هر چند کوتاه بر این شخصیت آسمانى می اندازیم.

   عباس، همچو کوه

در روز ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام، مادر بزرگوارش حضرت ام البنین سلام الله علیه قنداقه او را به دست امیرالم?منین على علیه السلام داد تا بر وى نامى بگذارد. حضرت زبان مبارک را به دیده و گوش و دهان او گردانید تا حق بگوید و حق ببیند و حق بشنود. سپس طبق سنت رسول خدا صلى الله علیه و آله، در گوش راست وى اذان و در گوش چپش اقامه گفت.

امیرالم?منین علیه السلام به ام البنین علیهاالسلام فرمود: چه اسمى بر این طفل گذارده اید؟

عرض کرد: من در هیچ امرى بر شما سبقت نگرفته ام، هر چه خودتان میل دارید اسم بگذارید. فرمود: من او را به اسم عمویم، عباس، نامیدم. پس دستهاى او را بوسیده و اشک به صورت نازنینش جارى شد و فرمود: گویا مى بینم این دستها در «یوم الطفّ» در کنار شریعه فرات در راه یارى دین خدا قطع خواهد شد.

 

چنانکه دیدیم نام نامى آن جناب را، حضرت ولى الله امیرالمونین على بن ابى طالب علیه السلام، عباس گذارد. عباس، صیغه مبالغه از ماده عبس است که به معنى در هم شدن و گرفتگى صورت مى باشد. آن جناب چون به مفاد «اشداء على الکفار»(فتح/29) بر دشمنان حق عبوس و در جنگ مهیب بوده، یا آنکه بر اثر صولت و شجاعت و غیرتى که آن حضرت در قبال دشمن به هنگام قتال با قوم داشت، از خوف و بیم وى در وجود کریهه و خبیثه آن قوم کافر کراهت و عبوست ظاهر مى شده است، لذا عباس نام گرفت.( خصائص العباسیه : صفحه 118.)

منتخب طریحى و دیگر کتب، در وصف آن حضرت آورده اند: کالجبل العظیم و قلبه کالطود الجسیم لانه کان فارسا هماما و بطلا و ضرغاما و کان جسورا على الطعین و الضرب فى میدان الکافر و الحروب.( منتخب طریحى : 312)

باب الحوائج، نسیمى از رحمتهاى الهى، درِ رحمتى از درهایش و وسیله اى از وسایل اوست و او را نزد خداوند منزلتى والاست . این موقعیت، نتیجه جهاد خالصانه در راه خدا و دفاع از آرمانها و اعتقادات اسلامى و پشتیبانى از سالار شهیدان در سختترین شرایط است؛ دفاع از ریحانه رسول خدا تا آخرین مرحله و جانبازى در راه اهداف مقدسش

القاب

معمولاً القاب، ویژگیهاى نیک و بد آدمى را مشخص مى سازد و هر کس ‍ را بر اساس خصوصیتى که دارد لقبى مى دهند. حضرت عباس علیه السلام را نیز به سبب داشتن صفات والا، لقبهایى داده اند، از آن جمله :

1. قمر بنى هاشم

حضرت با رخسار نیکو و تلال? چهره، یکى از آیات کمال و جمال به شمار مى رفت ، لذا او را «قمر بنى هاشم» لقب داده بودند. در حقیقت نه تنها قمر خاندان گرامى علوى بود، بلکه قمرى درخشان در جهان اسلام به شمار مى رفت که بر راه شهادت پرتو افشانى مى کرد و مقاصد آن را براى همه مسلمانان آشکار مى نمود.

2. سقّا

از بزرگترین و بهترین القاب حضرت که بیش از دیگر القاب مورد علاقه اش بود، «سقّا» مى باشد. پس از بستن راه آب بر تشنگان اهل بیت علیهم السّلام به وسیله نیروهاى جنایتکار فرزند مرجانه، آن حضرت بارها صفوف دشمن را شکافت و خود را به فرات رساند و تشنگان و اصحاب امام را سیراب ساخت.

3.  حامل اللواء

از القاب مشهور حضرت، حامل اللواء (پرچمدار) است. امام حسین علیه السّلام به دلیل مشاهده تواناییهاى فوق العاده در برادر خود، پرچم را تنها به ایشان سپردند و از میان اهل بیت علیهم السّلام و اصحاب ، او را نامزد این مقام کردند؛ زیرا در آن هنگام سپردن پرچم سپاه از بزرگترین مقامهاى حساس در سپاه به شمار مى رفت و تنها دلاوران و کارآمدان، بدین امتیاز مفتخر مى گشتند. حضرت عباس علیه السّلام نیز پرچم را با دستانى پولادین برفراز سر برادر بزرگوارش به اهتزاز درآورد و از هنگام خروج از مدینه تا کربلا، همچنان در دست داشت . پرچم از دست حضرت به زمین نیفتاد مگر پس از آنکه دو دست خود را فدا کرد و در کنار رود علقمه به خاک افتاد.

4. کبش الکتیبة

لقبى است که به بالاترین رده فرماندهى سپاه به سبب حسن تدبیر و دلاورى که از خود نشان مى دهد و نیروهاى تحت امر خود را حفظ مى کند، داده مى شود. این نشان دلیرى، به دلیل رشادت بى مانند حضرت عباس علیه السّلام در روز عاشورا و حمایت بى دریغ از لشکر امام حسین علیه السّلام بدو داده شده است . ابوالفضل علیه السّلام در این روز، نیرویى کوبنده در سپاه برادر و صاعقه اى هولناک بر دشمنان اسلام و پیروان باطل بود.

 

حضرت عباس ابوالفضل ابالفضل

 

 5.  لواء

سپهسالار، لقبى است که به بزرگترین شخصیت فرماندهى و ستاد نظامى داده مى شود. و حضرت را به سبب آنکه فرمانده نیروهاى مسلح برادر در روز عاشورا بود و رهبرى نظامى لشکر امام را بر عهده داشت، این گونه لقب داده اند.

6. حامى الظعینة

از القاب مشهور حضرت ابوالفضل علیه السّلام، «حامى بانوان » است . به دلیل نقش حساس حضرت در حمایت از بانوان حرم و اهل بیت نبوت ، چنین لقبى به حضرت داده شده است . ایشان تمام تلاش خود را مصروف بانوان رسالت و مخدرات اهل بیت علیهم السّلام نمود و فرود آوردن از هودجها یا سوار کردن به آنها را به عهده داشت و در طى سفربه کربلا این وظیفه دشوار را به خوبى انجام داد.

لازم به ذکر است که این لقب را به یکى از جنگاوران و دلاوران عرب به نام ربیعة بن مُکَدَّم که در راه دفاع از همسرش، شجاعت بى نظیرى از خود نشان داد، داده بودند.

7. باب الحوائج

مردم به این مطلب یقین دارند که دردمند و نیازمندى قصد حضرت ابوالفضل العباس علیه السّلام را نمى کند، مگر آنکه خداوند حاجت او را برآورده و درد و اندوهش را برطرف مى سازد و گره مشکلات او را مى گشاید. باب الحوائج، نسیمى از رحمتهاى الهى، درِ رحمتى از درهایش و وسیله اى از وسایل اوست و او را نزد خداوند منزلتى والاست . این موقعیت، نتیجه جهاد خالصانه در راه خدا و دفاع از آرمانها و اعتقادات اسلامى و پشتیبانى از سالار شهیدان در سخت ترین شرایط است؛ دفاع از ریحانه رسول خدا تا آخرین مرحله و جانبازى در راه اهداف مقدسش.

حضرت عباس علیه السّلام نیز پرچم را با دستانى پولادین برفراز سر برادر بزرگوارش به اهتزاز درآورد و از هنگام خروج از مدینه تا کربلا، همچنان در دست داشت . پرچم از دست حضرت به زمین نیفتاد مگر پس از آنکه دو دست خود را فدا کرد و در کنار رود علقمه به خاک افتاد

 اینها برخى از لقبهاى حضرت است که ویژگیهاى شخصیت بزرگ و صفات نیک و مکارم اخلاق او را بازگو مى کند. اگرچه براى حضرت تا شانزده لقب برشمرده اند. (ر.ک: تنقیح المقال: 2/128)

 

کنیه ها

به حضرت عباس علیه السلام، این کنیه ها نسبت داده شده است:

1. ابوالفضل

از آنجا که حضرت را فرزندى به نام «فضل» بود، او را به «ابوالفضل» کنیه داده بودند.البته این کنیه با حقیقت وجودى حضرت نیز هماهنگ است و او اگر به فرض  فرزندى به نام فضل نداشت، باز به راستى ابوالفضل (منبع فضیلت) بود و سرچشمه جوشان هر فضیلتى به شمار مى رفت.

2.  ابوالقاسم

حضرت را فرزند دیگرى بود به نام «قاسم»، لذا ایشان را «ابوالقاسم» کنیه داده بودند. برخى از مورخان معتقدند قاسم همراه پدر و در راه دفاع از امام خویش در سرزمین کربلا به شهادت رسید و پدر، او را در راه خدا فدا کرد.

سلام خدا بر تو باد مولای من اى عباس! که در زندگى و شهادتت، آیینه تمام نماى همه ارزشهاى انسانى بودى و همین افتخار تو را بس که به تنهایى نمونه والایى از شهیدان راه خون خدا بودى که به قلّه مجد و کرامت دست یافتند.