ه این فکر میکنم که زندگی همچون بازی مار و پله است

گاهی به خانه ای میرسی که سر نردبان توکل به خدا در آنجاست؛ از آن بالا می روی و صعود می کنی و به سرعت از دیگران جلو میزنی و فاصله میگیری...

گاهی هم به خانه ای میرسی که نوک نیش مار در آن است و به وسوسه ای از جانب شیطان سقوط می کنی و فرسنگ ها به عقب برمیگردی...

مهم این است که به خانه ی نهایی یعنی لقای پروردگار برسی؛ هرچه بیشتر دل به نردبان توکل و یاری خدا بدهی و کمتر دچار لغزش و وسوسه ی شیطان شوی زودتر به مقصد خواهی رسید...

تفاوت در این است که آنجا تاس را شانسی پرتاب می کردی اما باید تاس زندگیت را با آگاهی پرتاب کنی... پس بسم الله بگو و تاس زندگیت را بینداز و بازی را شروع کن!

ایمان داشته باش که میتوانی به خانه ی آخر هم برسی!!!