توبه

نقل است که سلمان فارسی (ره) روزی از بازار آهنگران عبور می کرد. دید گروهی بر گرد جوانی که بی هوش روی زمین افتاده بود، جمع شده اند. هنگامی که مردم سلمان را دیدند، جلو آمدند و گفتند: «ای سلمان! این جوان جن زده است (شما از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله هستید) به بالین او تشریف بیاورید و دعایی بفرمایید تا به برکت دعای شما شفا یابد.» هنگامی که سلمان بر بالین جوان آمد، او فوری چشم خود را باز کرد و گفت: «ای سلمان! من جن زده و دیوانه نیستم؟ بلکه از بازار آهنگران عبور کردم، صدای پتک آنان را شنیدم که محکم بر آهن می زنند. به خاطرم آمد قول خداوند متعال، که در قرآن می فرماید:

وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ ؛ برای کفار گرزهایی گران و سنگین و عمودهای آهنین است که همیشه بر سر آنان می کوبند.1

به فکر فرو رفتم که چگونه ملایکه غضب الهی، گرزهای آهنین را بر فرق مجرمان فرود می آورند؟ از این جهت بی هوش شدم. حضرت سلمان به آن جوان علاقه پیدا کرد و در حق او دعا فرمود و گفت: «این جوان شخص عاقل و دانایی است؛ زیرا می تواند از دیدنی ها و شنیدنی های دنیا که برای عبرت گرفتن خلق شده است، عبرت بگیرد. فکر صحیح او در مغز سالمش، مشغول فعالیت است.2

در نقل دیگر آمده است که سلمان همیشه با آن جوان بود تا این که وی بیمار شد و بیماریش شدت یافت. سلمان به نزد او آمد و بالای سرش نشست. جوان در حالت احتضار و مشرف به مرگ بود. سلمان (با دیده‌ی بصیر خود، ملک الموت را می دید.) از این رو گفت: «ای ملک الموت! با برادر من (این جوان) مهربانی کن.» ملک الموت پاسخ داد: «ای سلمان! من با هر شخص با ایمانی مهربانم.» 3

 

تفسیر آیه

خداوند برای کافران که حق را آگاهانه انکار می کنند، چهار مجازات سخت بیان می فرماید. از جمله ی آنها این است که گرزهایی از آهن سوزان، برای آنان آماده است که بر سرشان می زنند.

 

پیام ها

باید به دنیا و آن چه در دنیاست، با دیده عبرت نگریست، مانند این جوان که با دیدن پتک آهنگری به یاد گرزهای آهنین سوزان عالم آخرت افتاد و منقلب شد.

2- از یک سو باید دانست عذاب آخرت و سختی های منکران حق و حقیقت و خطاکاران، یقینی و حتمی است. از سوی دیگر آدمی هم نمی داند که با ایمان و عمل صالح از این دنیا خواهد رفت. پس باید مانند این جوان از ابتدای زندگی مراقب اعمال و افکار خود باشد و لغزش را کوچک نشمارد.

 

1- حج، 21.

بکوبندشان خود به گرزی گران                      زفولاد و آهن بود جنس آن

2- تأثیر قرآن در جسم و جان، ص 229؛ خزنیه الجواهر، ص508؛ جلوه های تقوا، ص 207.

3- تأثیر قرآن در جسم و جان، ص 229، امالی شیخ مفید، ص 87.