آرامگاه امیرکبیر و چند سوال  (به نقل از وبلاگ /gorgpoor.persianblog.ir

* * * * * * * *

" مقبره امیر کبیر کجاست ؟"

به راستی شما می دانید مقبره امیر کبیر کجاست ؟

مطمئن هستم که بسیاری از شما مانند من  از محل دقیق دفن امیرکبیر بی خبر هستید و تنها می دانید که امیر در کربلا به خاک سپرده شده است .

این که چرا و چگونه در آن زمان  با امکانات محدود ،  پیکر او را به کربلا بردند برای من نیز سوال است ، اما همانگونه که قبلاً گفته شده ،  چیزی که بیش از همه مایه شرمندگیست این است که اکثر ما  نمیدانیم  آرامگاه  این بزرگمرد ایرانی کجاست.

میرزا تقی خان امیرکبیر ، ستاره کم نظیر تاریخ ایران زمین ،  قهرمان ملی مبارزه با استعمار و نماد توسعه و آبادانی ایران بوده است ، او کسی است که خیلی از دولتمردان ما بمناسبت های مختلف از نام و روحیات و عملکرد او بهره می برند و او را مورد تجلیل و تکریم قرار می دهند .

بنده تاکنون سعادت نداشته ام به کربلا مشرف شوم  ولی به هر حال وظیفه دانستم تا در اینخصوص پاسخی بیابم و همگان از آن مطلع شوند تا  اگر مشرف شدید ثوابی از فاتحه ای که برای امیرکبیر خواهید خواند نصیب اینجانب شود.

در منابع و کتب مختلف آورده اند که ، دشمنی امثال آقاخان نوری و مهدعلیا و... و نادانی ناصرالدین شاه باعث شد تا در 20 محرم 1268 هجری قمری، امیرکبیر از صدارت معزول شود و در 25 محرم از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتی برکنار و چند روز بعد به کاشان تبعید شود. سرانجام به فرمان نامرد روزگار ناصرالدین شاه به دست نالایقی چون حاج علیخان مراغه‌یی معروف به حاجب‌الدوله به طرز فیجعی در حمام فین کاشان به لقاء حق برسد .  کالبد امیرکبیر  را پس از شهادتش ابتدا در همان کاشان دفن کردند.

به روایت میرزا جعفر حقایق نگار خورموجى روز بعد از قتل امیر کبیر  ، پیکر وی  را به گورستان «پشت مشهد» کاشان بردند و در جوار  قبر حاج سید محمدتقى پشت مشهدی که از علمای صاحب نام تشیع  بوده  به خاک سپردند.

چند ماه بعد، به پایمردى همسرش عزت الدوله کالبد امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقى که درب آن به سوى صحن امام حسین(ع) باز مى شود به خاک سپردند و این شعر حماسى پرسوز را بر سنگ گور او نقش کردند :

آه که در جهان دون، از صدمات این غما‎

عالم روز واپسین گشت عیان به عالما‎

 خاک ملال از جهان، رفت به هفتم آسمان‎

رفت به گلشن جنان، وارث آصف جما‎

 کارگشایى متقى، حارس ملک دین تقى‎

آنکه ز سهم اوشقى، شد به سوى جهنما‎

 بست چه بار زین سفر، روح امیر نامور

شد زمدار تا مدر، ماه صفر محرما

 هاتف رحمت خدا، خواند به گوش این ندا‎

کز در بندگى درآ، تا که شوى مکرما

مال وفات او زغم، کلک سرور زد رقم

گفت که بى زیاد و کم آه امیر اعظما

 حجت الاسلام و المسلمین آقای احمد زمانی که از اساتید و پژوهشگران حوزه و دانشگاه می باشند در وب سایت خود به نشانی http://www.ahmadzamani.ir/113 در قسمت پایانی بخش سوم  سفرنامه کربلا اشاره ای به محل دقیق آرامگاه امیرکبیر داشته اند که عیناٌ اینچنین است :

 " در حجره هاى اطراف صحن حرم مبارک سیدالشهدإ(ع) بسیارى از بزرگان و مراجع دینى و چهره هاى دینى ـ سیاسى مدفون گشته اند و در پناه مولاى خویش آرمیده اند.

از جمله قبر مرحوم آیت الله میرزا محمدتقى شیرازى (متوفاى ???? ه .ق) و همچنین قبر امیرکبیر (صدراعظم ناصرالدین شاه)، در مقبره اى درقسمت شرقى صحن مطهر قرار دارد.

تا اینجا مشخص شد که محل دقیق آرامگاه این اندیشمند غیور ایرانی کجاست . اما چند سوال و سخنی با مسئولین کشورمان.

_ ارزش و شأن و موقعیت امیرکبیر در تاریخ ایران و دستگاه دولتی ما چقدر است ؟

- تاکنون برای احیاء و بازسازی قبور اینگونه مردان نامی کشورمان که در کربلا مدفون هستند چه اقدامی صورت گرفته؟

- آیا اطلاع رسانی در مورد قبور این عزیزان برای زوار انجام می گیرد ؟

-وظیفه دولت کشورمان در این خصوص چیست؟

پیشنهاد می کنم  توجه به اینکه محل شهادت امیرکبیر در کاشان بوده ، سازمان میراث فرهنگی کشور و  شهرداری کاشان عهده دار بازسازی و مرمت آرامگاه این جاودانه مرد ایرانی شوند.

* * * * * * *

کلام آخر ،  روایتی از امیر

سیاست امیر در کلاسِ درس

معروف است سُفَرای روس و انگلیس و عثمانی، قوسِ صعودِ امیر را که دیدند وقتی برای او پیغام دادند که ایران به خودی خود نمی تواند حدود خویش را نگاه دارد و باید به دستور دُوَل همجوار رفتار کند.

امیر مجلسی فراهم آورد و پنج صندلی گذارد و آن ها را وعده خواسته یک صندلی را بالای مجلس خالی گذارد و چهار صندلی را خود و سه سفیر نشست.

آن گاه فرمود: درست سخنی گفته اید. ما هم محتاج معلمی هستیم، اما چون قوانین شما مختلف است، ما از یک دولت بیش نمی توانیم بپذیریم. حالی از شما سه نماینده یکی را انتخاب کنید از خود برای معلمی ما و روی آن صندلی نشسته و هر چه قانون دولت متبوعه اوست بگوید ما می شنویم. هرسه به هم نظر کردند و به وا سطه رقابتشان به همدیگر راضی نشده صرف نظر کردند.