نشانه هاى عالى انتظار

 دوازده نشانه
بعضى از علماى بزرگ براى درجه عالى انتظار با استفاده از روایات ، دوازده نشانه ذکر کرده و نشانه دوازدهم را چنین شرح مى دهند.
از علامات انتظار مهیا بودن براى ورود محبوب است و مهیا بودن به چند چیز است .
1- عزم حقیقى بر یارى و متابعت آن حضرت
2- متصف شدن به صفات نیک اخلاقى و دورى از هر گونه آلودگى اخلاق
آئینه شو جمال پرى طلعتان طلب
جاروب کن تو خانه و پس میهمان طلب
3- مواظبت در اطاعات و انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات
4- تهیه سلاح
5- مرابطه و مرزدارى
6- مواظبت در خواندن عهدنامه بزرگ و کوچک (که در کتاب زادالمعاد مذکور است ) (381)
ظلم نکردن و اعانت به ظلم نکردن و هشیارى و توجه و شناخت افراد نیرنگ باز و توطئه نیز از جمله امورى است که باید به آن توجه داشت .

رعایت حقوق برادران

از مهمترین امور در زندگى محبان و منتظران قائم (علیه السلام) رعایت حقوق برادران و مسلمانان است .
در این باره بهتر است پاى سخن پر مغز و دلنشین حضرت امام صادق علیه السلام و امام باقر بنشینیم .
امام باقر علیه السلام به جابر جعفى رحمة اللّه فرمود:
“اى جابر آیا کسى که ادعاى تشیع مى کند، براى او این قول که دوست اهل بیت علیهم السلام هستم کافى است ؟
سوگند به خدا شیعه ما نیست مگر کسى که پرهیزکار بوده و اطاعت از خداوند کند، شیعیان ما را به این صفات بشناسید: تواضع ، خشوع امانت دارى ، بسیار در یاد خدا بودن ،اهل نماز و روزه بودن ، احترام به پدر و مادر کردن ، مهربانى کردن به همسایگان مستمند و بدهکار و یتیمان ، راستگو بودن ، آنها تلاوت قرآن مى کنند، و زبانشان را کنترل مى نمایند، و براى خودشان در همه چیز امین هستند...”
“ اى جابر! “ما تنال و لایتنا الا بالعمل و الورع ؛”
به ولایت و دوستى ما جز از راه عمل و پرهیزکرى نمى توانى برسى .” (382)
امام باقر علیه السلام روزى به یکى از یارانش به نام سعید بن حسن رحمة اللّه فرمود:
“آیا در میان شما این روش هست که کسى از شما به حضور برادر دینى اش ‍ برود دست در جیب او کند و به اندازه احتیاج خود از آن ، پول بردارد و صاحب پول از آن جلوگیرى نکند؟
سعید عرض کرد: نه چنین کسى را سراغ ندارم .
امام باقر علیه السلام فرمود: بنابراین اخوت و برادرى در کار نیست .
سعید عرض کرد: آیا در این صورت ما در هلاکت هستیم ؟
امام علیه السلام فرمود: عقل این مردم هنوز تکمیل نشده است . (383)
(یعنى تکلیف به حساب اختلاف درجات عقل ، مختلف مى شود.)
امام صادق علیه السلام در ضمن گفتار مى فرماید:
“ ما اقل و اللّه من یتبع جعفرا منکم ، انما اصحابى من اشتد ورعه و عمل لخالقه و رجا ثوابه فهؤلاء اصحابى ؛”
“سوگند به خدا چقدر پیروان جعفر از شما کم شده اند، بدانید که یاران من کسانى هستند که در پاکى و پرهیزکارى محکم باشند، و کارهایشان را براى خدا انجام دهند و امید به پاداش خدا داشته باشند، اینها اصحاب و یاران من هستند.” (384)
در مورد حقوق برادران دینى به حدیث جالب و جامع ذیل که امام صادق علیه السلام براى یکى از یارانش (معلى بن خنیس ) در موارد هفتگانه زیر شرح داده اند توجه کنید:
معلى بن خنیس رحمة اللّه مى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم حق مسلمان چیست ؟
فرمود:
“هفت حق واجب است که اگر یکى از آنها را تباه کند از ولایت و اطاعت خداوند خارج شده و خداوند از او بهره (طاعت و بندگى ) ندارد.
عرض کردم آنها چیسیت ؟
فرمود: من بر تو نگرانم ، مى ترسم آنها را تباه سازى و بدانى و عمل نکنى .
عرض کردم : “ لا قوة الا باللّه “ (نیرویى جز از خدا نیست ) فرمود: آشانترین آنها این است که :
1- آنچه را براى بردار مسلمانت دوست بدارى که خود دوست مى دارى ، و نپسندى براى او آنچه را که براى خود نمى پسندى .
2- از خشمگین کردن برادر مسلمانت (یا از خشم ) دورى کنى ، و آنچه را که مورد رضایتش است انجام دهى و او امرش را اطاعت کنى .
3- با جان و مال و زبان و دوست و پاى خود او را یارى کنى .
4-چشم و راهنما و آئینه او باشى .
5- تو سیر نباشى و او گرسنه ، تو سیراب نباشى و او تشنه و تو پوشیده نباشى و او برهنه .
6- اگر داراى خدمتکار باشى و بردار مسلمانت خدمتکار نداشته باشد، بر تو واجب است که خدمتکارت را بفرستى تا لباسهاى او را بوید و غذایش را آماده کند و فرشش را بگستراند.
7- او را از مسئولیتهاى سوگندهایش رهاسازى ، دعوتش را اجابت کنى ، در بیمارى او را عیادت نمائى ، بر جنازه اش حاضر شوى ، اگ دانستى که او حاجتى دارد در اداى حاجب او شتاب کنى ، تاءخیر در رواى حاجت او نکنى که او اظها آن کند، بلکه زودتر به رفع نیازش بپردازى ، سپس امام صادق علیه السلام گفتارشان را با این جملات پایان دادند.
“ فاذا فعلت ذلک و صلت ولایتک بولایته و ولایته بولایتک ؛”
“وقتى که چنین کردى دوستى او و دوستى او را به دوستى خود پیوند داده اى .” (385)
در اینجا این فصل را با حدیث عرفانى ذیل پایان مى بریم .
حضرت موسى بن عمران علیه السلام به خدا عرض کرد:
“پروردگارا آیا کسى را مثل من گرامى داشته اى آنجا که سخن خود را به من شنوانده اى ؟
خداوند فرمود: “بدانکه براى من بندگانى هست که در آخرالزمان مى آیند، آنها به من از نسبت به تو نزدیکترند، زیرا من با او با واسطه بودن هفتاد هزار پرده حجاب سخن مى گویم ولى هر گاه (بنده من در آخرالزمان ) روزه بگیرد، و بر اثر روزه لبهایش سفید و رنگش زرد گردد این هفتاد هزار پرده را هنگام افطار آنها برمى دارم .” (و این چنین به آنها نزدیک مى شوم ).” (386)
روزى که سر از پرده برون خواهى کرد
دانم که زمانه را زبون خواهى کرد
گر زیب و جمال از این فزون خواهى کرد
یا رب چه جگرها است که خون خواهى کرد
نتیجه اینکه علاقمندان و یاران امام مهدى (علیه السلام) باید کاملا خود را وظیفه شناس و پایبند به اسلام و متعهد و مسؤ ول بدانند، و همواره مراقب احوال و کارهاى خود باشند، و از انحرافات دورى جسته و پناه به خداوند ببرند و مو به مو احکام اسلام را عمل نمایند ، تا شایستگى سربازى آن حضرت را پیدا کنند.
مبارزه و جهاد و یاد خدا و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم)
یاران و منتظران مهدى (علیه السلام) به خصوص باید به امر به معروف و نهى از منکر و جهاد و مبارزه با انحرافات و دشمنان و آگاهى از جریانات جهان ، اهمیت خاصى بدهند و همواره در صحنه حضور داشته باشند.
بدانند که بزرگترین و مهمترین عامل نهضت امام حسین علیه السلام عامل امر به معروف و نهى از منکر بوده است .
و بدانند که در بررسى جهاد و جنگهاى پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم چنین به دست مى آید که در طول تاریخ بشر هیچکس و هیچ ژنرالى مانند پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم با دشمن نجنگیده است (منظور وسعت و دامنه جنگ نیست بلکه منظور اشتغال به کار جنگ است ).
در این بررسى مى بینیم پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم در حدود 5/7 سال کار جنگى (در ده سالى که در مدینه بود) در این مدت 64 یا 65 فعالیت جنگى دارد که اگر بر روزها تقسیم کنیم هر 45 روز یا 50 روز یک لشکرکشى مى کند.
عثمان بن مظعون که انزوا و عبادت در گوشه و کنار کوهها را اختیار کرده بود، به پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم عرض کرد: دلم مى خواهد بیابان گرد باشم ، و کنار کوهها به عبادت مشغول شوم ، پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
“ لا تفعل فان سیاحة امتى الغزوة و الجهاد؛”
“چنین نکن ، سیاحت و بیابانگردى امت من جنگ و جهاد است .” (387)
و پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
“کسى که جنگجوئى را تجهیز کند هر چند به این اندازه که نخى در سوراخ سوزن او کند خداوند گناهان گذشته و آینده او را مى آمرزد.” (388)
و نیز فرمود: “نگهبانى یک شب در راه خداوند، بهتر است از عبادت هزار شب ، که روزش را انسان روزه بگیرد.” (389)
علاقمندان و یاوران حضرت مهدى (علیه السلام) هیچگاه نباید خدا و محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم و آلش علیهم السلام و روش پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام را فراموش کنند، بلکه باید همواره آنها را در نظر داشته باشند.
در گفتارى پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
“هر گروهى که در مجلسى اجتماع کنند ولى در آن یاد خدا نکنند و درود بر پیامبرش نفرستند آن مجلس حتما، مایه حسرت ، و زر و وبال (مایه سنگینى برگردن ) آنها خواهد بود.” (390)
ایستادگى در سختیها و آزمایشها
به این نکته مهم باید توجه داشت که در زمان غیبت و در آستانه ظهور امام قائم (علیه السلام) مردم مسلمان در سخترین آزمایشاها قرار مى گیرند و زیر و رو مى شوند، در چنین وضعى ، نگهدارى آتش در کف دست آسانتر است از حفظ ایمان .
در این مورد یکى از یاران امام باقر علیه السلام به نام جابر جعفى رحمة اللّه از امام باقر علیه السلام پرسید: فرج شما چه وقت است ؟
امام باقر علیه السلام فرمود:
“ هیهات ، هیهات لا تکون فرجنا حتى تغربلوا ثم تغربلوا ثم تغربلوا یقولها ثلایا حتى یذهب الکدر و یبقى الصفو؛”
“هیهات هیهات ، فرج ما نرسد تا غربال شوید، باز هم غربال شوید و باز هم غربال شوید تا این که کدورتها برود و صافى صفا بماند.” (391)
یعنى وقتى مسلمانان با هم با کمال صفا و اتحاد و صمیمیت زندگى کردند، به فرج امامشان خواهند رسید.
همین مطلب را امام صادق علیه السلام نیز به شکل دیگر فرمود، شخصى از آن حضرت پرسید آن آزمایشها چیست ؟ امام صادق علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود:
“ و لنبلونکم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین ؛”
“قطعا همه شما را با چیزى از ترس ، گرسنگى ، زیان مالى و جانى و کمبود میوه ها آزمایش مى کنیم و بشارت ده استقامت کنندگان را.” (392)
سپس فرمود: “ترس از زمامداران (فاسق )... است ، گرسنگى به خاطر گردانى است ، زیان مالى از کسادى تجارت و کم رونقى آن است ، و زیان جانى به مرگهاى سریع است ، و کمبود میوه ها بر اثر نقص کشاورزى و کمبود برکت در میوه ها است ، آنگاه فرمود: بشارت باد به استقامت کنندگان به نزدیک شدن ظهور قائم (علیه السلام).” (393)
البته بسیارى هم هستند که طاقت این آزمایش را نداشته و از این غربال امتحان بیرون مى افتند چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود:
“ ستخرج من الغربال خلق کثیر؛”
“به زودى افراد بسیارى از غربال خارج شوند.” (394)
معرفت امام و پیروى از آن حضرت
باید قبل از قیام مهدى (علیه السلام) او را شناخت و از او پیروى کرد چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود:
“رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمودند: خوشا به سعادت آن فردى که قائم (علیه السلام) ما را قبل از قیامش شناخته و به او اقتداء کرده است ، دوست او را دوست داشته و از دشمن او بیزارى بجوید، و امامان قبل از او را نیز ولى و سرپرست خود را بشناسد، این چنین افرادى دوستان من هستند و دوست و مهر مرا به خود جلب کرده اند و گرامیترین امت من نزد من هستند.” (395)
چنانکه امام قائم (علیه السلام) در فرازى از توقیع خود به شیخ مفید که قبلا ذکر شد مى فرماید:
“ما حتما به اخبار شما آگاهى کامل داشته ، و هیچ مطلب کوچکى از اخبار شما از ما پنهان نیست ، و گرنه آنچنان در سختى قرار مى گرفتید که دشمنان شما، شما را تار و مار مى کردند.” (396)
بنابراین باید ما همواره به یاد عصر(علیه السلام) باشیم و به او اقتدا کنیم ، او نیز حتما به یاد ما هست ، و ما را یارى خواهد کرد. امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام فرمود:
“ لا یکون العبد مؤ منا حتى یعرف اللّه و رسوله و الائمة کلهم و امام زمانه و یرد الیه و یسلم لهثم قال : کیف یعرف الآخر و هم یجهل الاول ؛”
“مؤ من نیست مگر کسى که خدا و پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم و همه امامان علیهم السلام و امام زمانش را بشناسد و به او مراجعه کرده و تسلیم فرمان او باشد. سپس فرمود: چگونه ممکن است کسى امام آخر را بشناسد، ولى نسبت به امام اول (حضرت على ) جاهل باشد.” (397)
آرى امامان ، همه از یک نور و یک ریشه اند و همه معلمان قرآن و اسلامند و باید به همه معتقد بود و شناخت و معرفت واقعى به همین است به اضافه تسلیم بودن در برابر او امر آنها و عمل به فرموده هاى آنها و الگو قرار دادن روشن و منش آنان !
درست است که پس از آنکه جهان پر از ظلم و جور شد امام قائم (علیه السلام) ظهور مى کند، اما این مربوط به مخالفان امام علیه السلام و گنهکاران دور از امام علیه السلام است .
اما شیعیان و علاقمندان به امام علیه السلام هر قدر گنهکار باشند به همین اندازه ظهور امام علیه السلام به تاءخیر مى افتد چنانکه در فرازى از توقیع امام زمان علیه السلام به شیخ مفید رحمة اللّه آمده :
“اگر شیعیان ما که خداوند توفیقشان دهد همگان در پیمانى که با ما داشتند، متحد مى شدند، هرگز برکت دیدار ما از آنها تاءخیر نمى افتاد، و هر چه زودتر سعادت دیدار ما را با معرفت کامل پیدا مى کردند، ولى آنچه باعث این دورى و سلب این توفیق دیدار شده خبرهائى است که از اعمال ناپسند آنان به ما مى رسد.” (398)

مسئله رهبرى

یکى از مسائل مهم در زمان غیبت ، مساءله رهبرى و توجه به تشکیل حکومتهاى صالح در کشورهاى اسلامى است رهبر صالح است که مى تواند چرخهاى انقلاب را به حرکت در آورد، و اسلام را به طور صحیح اجرا نماید و در پرتو آن قوانین اسلام زنده شوند تا زمینه سازى سازنده اى براى تمام جهانى حضرت مهدى (علیه السلام) به وجود آید.
در این باره حضرت على علیه السلام فرمود:
“در حکم خدا و اسلام بر مسلمانان واجب و لازم است که هیچ کارى انجام ندهند و قدمى پیش و پس نگذارند، قبل از آنکه امامى را برگزینند، امامى عفیف و خوب و پارسا که احکام قضاوت و سنت پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم را خوب بشناسد، اموالشان را جمع کند و حج و نمازجمعه شان را بر پا دارد، و مالیاتهاى اسلامى را بستاند.” (399)
از سوى دیگر امامان ما، ما را با تاءکید از قبول رهبران ناشایست بر حذر داشته اند، امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند فرموده است :
“حتما آنان را که امامان ستمگر انتخاب مى کنند کیفر مى کنم ، گر چه خود نیکوکار و پارسا باشند، ولى مردمى را که امامت عادلان را برگزینند مى بخشم گر چه خود ستمگر باشند.” (400)
امام کاظم علیه السلام در گفتگوى خود با صفوان شتردار در پایان فرمود:
“ فمن احب بقائهم فهو منهم و من کان منهم فهو ان ورد النار؛”
“کسى که ماندن رهبران ناشایست را دوست بدارد جزء آنها است و کسى که جزء آنها باشد، در میان آتش دوزخ خواهد بود.” (401)
قرآن در سوره هود آیه 113 مى فرماید:
“ و لا ترکنوا الى الذین ظلموا فتمسکم النار و مالکم من دون اللّه من اءولیاء ثم لا تنصرون ؛”
“تکیه بر ستمگران نکنید (و به آنها وابسته نشوید) که موجب مى شود آتش ‍ شما را فرا گیرد و رد آن حال جز خدا هیچکس سرپرستى نخواهید داشت و یارى نمى شوید.”
آرى ! وابستگى و تکیه بر ظالمان است که همه چیز انسان را بر باد مى دهد، استقلال فرهنگى ، اقتصادى ، نظامى و سیاسى را از انسان مى گیرد و انسان را برده مى سازد، چنانکه قرنها است مستضعفین در طول تاریخ به این موضوع گرفتارند، باید به فکر باشند و خود را از این گرفتارى نجات بخشند.
پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
“وقتى که روز قیامت مى شود، منادى ندا مى دهد که کجا هستند ستمکاران ، و کجا هستند یاران ستمکاران و کسانى که خود را شبیه آنها ساخته اند؟ حتى کسانى که براى آنها قلمى تراشیده اند، و یا دواتى از آنها را لیقه کرده اند (یعنى پنبه ابریشمى یا پارچه به دوات آنها گذارده اند) همه آنها را در تابوتى از آهن قرار مى دهند، سپس در میان جهنم پرتاب مى شوند.” (402)
سرنوشت غم انگیزه اندلس و امپراطورى عظیم اسلامى عثمانى که در مدت کوتاهى از مسلمانان گرفته شد و قطعه قطعه گردید و... همه و همه بر اثر اعانت به ظالمان و یا وابستگى به آنها بوده است .
به هر حال منتظران و یاران مهدى (علیه السلام) باید در این جهت حتما خود و جامعه خود را بسازند و استقلال همه جانبه بیابند، تا در وقت خروج آن حضرت آنها را در اختیار امام (علیه السلام) بگذارند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
“ظالم و یاور ظالم و راضى به کار ظالم هر سه شرکت در ظلم دارند.” روزى آن حضرت به یکى از یارانش به نام “عذافر” فرمود:
(403)
“به من خبر رسیده تو براى ابو ایوب و ربیع (دو نفر از ظالمان آن عصر) کار مى کنى ؟ آیا در این فکر هستى که روز قیامت به عنوان اعوان الظلمه (یاران ظالم ) مورد خطاب گردى ، در این وقت حالت چگونه است ؟”
عذافر از گفتار امام علیه السلام به سختى نگران شد و از شدت ناراحتى مشت به خود کوبید و در سکوت غمبارى فرو رفت وقتى امام علیه السلام این حالت را از او دید، به او فرمود:
“اى عذافر تو را از آن ترسانیدم که خداوند مرا از آن ترسانیده است .”
فرزند عذافر مى گوید: پدرم از غصه و ناراحتى پس از چند روز از دنیا رفت . (404)
آرى مسلمانان پاکدل از سخن امامشان این چنین تحت تاءثیر قرار مى گرفتند و از خوف خدا به لرزه در مى آمدند.
ابویعفور گوید: در حضور امام صادق علیه السلام بودم ، در این هنگام یکى از اصحاب وارد شد از آن حضرت پرسید: گاهى فشار زندگى باعث مى شود که دستگاه ظلم عباسى مرا به بنائى ساختمان یا پاک کردن نهر و یا اصلاح کلنگ و تیشه دعوت مى کند، من هم براى تاءمین رزق و روزى قبول مى کنم آیا جایز است ؟
امام علیه السلام فرمود:
“من دوست ندارم طنابى از آنها را گره بزنى یا سر مشکى از آنها را ببندى و در برابر، همه مدینه را به من بدهند.
نه حتى خطى براى آنها با قلم بکشى ، بدانکه کمک کنندگان ظالمان در روز قیامت در میان خیمه اى از آتش هستند، تا خداوند بین بندگان قضاوت نماید.” (405)
پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
“کسى که تازیانه اى را در کنار حاکم ستمگر حمل کند (به عنوان فرمان بردار او) خداوند آن تازیانه را در روز قیامت به صورت مار و افعى از آتش ‍ در مى آورد که طول آن هفتاد زرع است ، آنگاه خداوند آن مار را در آتش ‍ جهنم ، مسلط بر او مى کند تا او را عذاب دهد.” (406)
منتظران مهدى (علیه السلام) باید بدانند که از هدفهاى اصلى امام قائم (علیه السلام) ریشه کن کردن ظلم است بنابراین نه خود ظالم باشند و نه به هیچ عنوان کمک به ظلم کننده خواه آن ظالم در محدود خاص باشد و یا ظالمى به صورت ابر قدرت باشد.
این امور است که زمینه هاى سازنده براى ظهور آن حضرت را پدید مى آورد و نباید از آن غفلت نمود.

توجه به شناخت قرآن و اجراى آن

از امور اصلى و هر روزه اى که حتما باید منتظران مهدى (علیه السلام) به آن اهمیت دهند، انس گرفتن با قرآن و عمل به آن است . (407)
در مورد شناختن مفاهیم قرآن و اجراى آن ، مگر نه این است که قرآن و عترت علیه السلام در کنار همن هستند، امام زمان علیه السلام قرین قرآن است ، اگر خداى نکرده قرآن مهجور گردد، درست بر عکس راه امام قدم (علیه السلام) برداشته شده است ، اگر آیات عذاب ، آیات رحمت ، آیات عبرت ! آیات سیاسى ، آیات عبادى ، آیات تذکر و... را با کمال دقت توجه کنند و هر روز بخوانند و معانى آن را در ذهن خود ترسیم نمایند، خواهند فهمید که با این کار چقدر سریع و آگاه به سوى فرج امام (علیه السلام) گام برداشته اند.
در اینجا براى اینکه هم از قرآن استفاده کرده باشیم و هم طرز استفاده را دریابیم و هم از دستورات محکم قرآن در جهت زمینه سازى براى حکومت صالحان بدانیم به دو فراز زیر از قرآن توجه کنید.
در آیه 75 سوره نساء مى خوانیم :
“ و مالکم لا تقاتلون فى سبیل اللّه و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اءخرجنا من هذه القریة الظالم اءهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا؛”
“چرا در راه خدا و در راه نجات مستضعفین از مردان و زنان و کودکان پیکار و مبارزه (با مستکبران ) نمى کنید و در راه نجات مستضعفین که مى گویند خدایا ما را از این شهر (مکه ) که اهلش ستمگر است بیرون ببر و براى ما از طرف خودت سرپرست و یاور قرار بده ، اقدام نمى نمایید؟”
این آیه به ما مى گوید: نباید بى تفاوت باشیم باید براى خدا و نجات مستضعفین پیکار کنیم ، مستضعفانى که خدا پرستند و دنبال رهبر شایسته اند و از ستم و ستمگران ناخشنودند، چنین افراد را باید کمک کرد و نجات داد. تعبیر به “مالکم “ (چرا یک نوع استفهام انکارى است ، حاکى است که حتما باید مسلمانان در راه نجات مستضعفان ، نه تنها بپاخیزند بلکه باید پیکار کنند.
پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم با بیانات جذاب و پر محتواى خود شاگردان مکتب اسلام را به گونه اى ساخته بود که در مبارزه با دشمن کارشان چنان اوج گرفت ، که طبق روایات هفت نفر از فقراى انصار به حضور پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم آمده و عرض کردند و بر اثر تهیدستى وسیله اى براى شرکت در جهاد نداریم ، شما وسیله اى از شمشیر و نیزه و مرکب در اختیار ما بگذارید تا در جهاد شرکت کنیم ، پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم چون وسیله در اختیار نداشت ، جواب منفى به آنها داد، آنها به قدرى ناراحت شدند که اشک در چشم هایشان حلقه زده بود، و کم کم به گریه تبدیل شد و سخت گریستند و بعدها به نام “بکائن “ (گریه کنندگان ) معروف شدند.
آیه 92 سوره توبه در وصف این افراد مخلص نازل شد (408)
“ و لا على الذین اذا ما اءتوک لتحملهم لت لا اءجد ما اءحملکم علیه تولوا و اءعینهم تفیض من الدمع حزنا اءلا یجدوا ما ینفقون ؛”
“و نیز اشکالى نیست بر آنها که نزد تو (پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم ) آمدند که آنها را مرکبى براى میدان جهاد سوار کنى ، گفتى مرکبى که شما را بر آن سوار کنم ندارم از نزد تو بازگشتند در حالى که چشمانشان اشکبار بود، از این رو که چیزى را نداشت تا در راه خدا انفاق کنند.”
آرى این چنین تعلیمات قرآن که دو نمونه اش را ذکر کریدم ، اثر مى بخشد فرزندان و شاگردان قرآن باید این چنین تربیت گردند تا منتظر واقعى امام زمان علیه السلام شوند، پس باید با قرآن ماءنوس بود و این درسها را از آن آموخت . (409)

زنان باید احساس مسؤولیت کنند

در این مسیر زنان که نیمى از جامعه را تشکیل مى دهند، باید نقش سازنده داشته باشند، بدانند که آنها نیز موظفند دوش به دوش مردان براى زمینه سازى ظهور امام قائم (علیه السلام) و براى خودسازى و پاکسازى محیط و قهرمان پرورى آن هم زمینه سازى است ، تلاش عمیق و پى گیر و خستگى ناپذیر بنایند.
وقتى که در جنگ احد بسیارى از مسلمانان کشته شدند و شخص رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم و امام على علیه السلام سخت مجروح گردیدند شایع شد که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم نیز شهید شده ، زنان مسلمان به خصوص ناراحت شدند، از خانه ها بیرون آمدند و به تحقیق پرداختند.
یکى از این زنان از انصار (مسلمانان مدینه ) بود از مدینه بیرون آمده و سراسیمه به سوى احد رهسپار شد، در راه مردى را دید که از جبهه برمى گردد، از او پرسید: آیا به پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم آسیبى وارد شده است ؟
آن مرد به جاى جواب سؤ ال زن ، به او گفت : اى خواهر! پدر شما کشته شده است ، زن تکان ملایمى خورد، باز طولى نکشید پرسید: آیا پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم سالم است ؟
آن مرد به جاى جواب سؤ ال زن ، به او گفت : اى خواهر برادر شما نیز کشته شده است ، زن تکان مختصرى عرضش شد، ولى بار دیگر به حال آمد و پرسشش را تکرار کرد، مرد براى بار سوم گفت : اى خواهر شوهر شما کشته شده است ، زن باز تکانى خورد، اما این بار با خشم و گستاخى گفت : من نمى خواهم بدانم چه کسانى از من کشته شده اند، فعلا احتیاجى به اینها ندارم ، خواهش مى کنم بگویید پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم چگونه است ؟
آن مرد در جواب گفت : پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلم در کمال سلامتى است .
ناگهان صورت زن از خوشحالى برافروخته شد و با حالى سرشار از عشق به اسلام ، قاطعانه گفت : “بنابراین قربانى ما هدر نشده است .” (410)
یعنى اگر من سه قربانى (پدر و برادر و شوهرم ) را در راه خدا داده ایم به هدر نرفته چرا که رهبر عزیز اسلام پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم زنده است و همین افتخار مرا بس .
این چنین زنان قهرمان در صدر اسلام بسیار بودند هم اکنون نیز باید زنان مسلمان این چنین نقش گویا و زاینده و بالنده داشته باشند و بدانند که گردش چرخ انقلابها (که بدون آن به فرج امام زمان علیه السلام نزدیک نخواهیم شد) نیمى به دوش زنان است و زن باید خود را درک کند و بداند مسؤ ولیتى بس سنگین دارد و قبلا نیز در این باره سخن گفتیم .
الگوى زنان مسلمان باید افرادى مانند خدیجه کبرى علیهاالسلام ، فاطمه زهرا علیهاالسلام و زینب کبرى علیهاالسلام باشد، زینب علیهاالسلام در شرایط سخت نهضت امام حسین (علیه السلام) سه کار مهم را به عهده گرفت :
1- حمایت از رهبرش امام حسین علیه السلام تا زنده بود و سپس از امام سجاد علیه السلام .
2- حفظ یتیمان و سرپرستى از آنها.
3- رساندن پیام شهیدان در کوفه و شام با بیانات کوبنده و پرمحتوا، و هر جا سخن از آنان گفت ، این سه امر مهم را به خوبى انجام داد، و مرام آنها را زنده نگه داشت .

توجه به جمعه و جماعات

اجتماع و به هم پیوستگى است که به راستى یک اهرم بسیار قوى براى حرکت دادن سریع چرخهاى انقلاب است .
منتظران امام مهدى (علیه السلام) باید به آن توجه کامل داشته باشند، و بدانند (چنانکه قبلا گفتیم ) آن حضرت اماکن مقدسه را توسعه مى دهد از جمله مسجد کوفه را تا جمعیت در آن ، جا بگیرند.
ما وقتى نماز را هر روز مى خوانیم ، وقتى آن را تجزیه و تحلیل مى کنیم مى بینیم نماز بر اساس جمع و جماعت تشریع شده است ، مثلا در سوره حمد واژه هاى “نعبد” (تنها ترا مى پرستیم ) “نستعین “ (تنها از تو کمک مى جوئیم ) “اهدنا” (ما را هدایت کن ) همه به صورت جمع به کار رفته است .
و در پایان نماز، سلام بر جمع شده (السلام علیکم سلام بر شما). این نشانه آن است که انزوا و گسیختگى از اجتماع ، از اسلام بدور است ، اینک به چند روایت زیر توجه کنید.
1- پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم تصمیم گرفت ، مردمى را که در منزلهاى خود نماز مى خوانند و در جماعت شرکت نمى کنند خانه هایشان را آتش بزند، نابینائى به حضور پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم رسید، عرض کرد، من شبکور هستم ، صداى اذان جماعت را مى شنوم ولى کسى نیست که دستم را بگیرد و مرا به مسجد برساند تا در جماعت شرکت کنم و با شما نماز بخوانم .
پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
“از منزل خود تا مسجد طنابى بکش آن طناب را بگیر و با راهنمائى آن خود را به مسجد برسان و در جماعت شرکت کن .” (411)
2- امام صادق علیه السلام فرمود:
“کسى که درباره جماعت مسلمانان به اندازه یک وجب مانع شود ،تعهد ایمان از گردنش ساقط مى گردد.” (412)
3- امیرمؤ نان على علیه السلام فرمود:
“ ... و الزموا عما عقد علیه جبل الجماعة ؛”
“به آنچه را که پیوند جماعت بر آن گره خورده است بپیوندید و آنرا رها نکنید.” (413)
4- در مورد نماز جمعه ، این نماز عبادى سیاسى ، و این میتینگ هفتگى پر شور مسلمین و این اجتماع دشمن شکن و نفاق برانداز، حضرت امام باقر علیه السلام فرمود:
“ من ترک الجمعه ثلاث جمع متوالیة طبع اللّه على قلبه ؛”
“کسى که (بدون عذر شرعى ) سه بار پشت سر هم نماز جمعه را ترک کند، خداوند مهر بر قلبش مى زند” (414) (یعنى چنین کسى آنچنان در عناد و نفاق و بى ایمانى فرو مى رود که خداوند حس تشخیص را از او مى گیرد و او را کوردل مى کند.)
باز فرمود:
“سوگند به خدا به من خبر رسید که یاران پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم در روز پنجشنبه براى روز جمعه (و انجام نماز جمعه و سایر آداب ) مهیا مى شدند.” (415)
5- امام صادق علیه السلام فرمود:
“کسى که به سوى مسجد گام بر مى دارد، بهر چیز خشک و ترى در راه ، گام بگذارد زمین آن تا طبقه هفتم براى او تسبیح خدا مى گویند.” (416)
در مورد نظم و پاکیزه نگهداشتن مسجد نیز روایاتى بسیار آمده ، از جمله پیامبر خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود: صفهاى خود را منظم کنید در حالى که شانه هایتان در ردیف همدیگر باشد، تا شیطان در شما نفوذ نکند. نیز فرمود:
(417)
“کسى که روز پنجشنبه و شب جمعه ، مسجد را جارو کند و ذره اى خاک از آن مسجد بر سر و صورت او بنشیند، خداوند او را مى آمرزد.” (418)
در این مورد روایات دیگرى نیز در کتاب تهذیب شیخ طوسى صفحه 256 آمده است .
به این ترتیب : باید علاقمندان به ظهور امام مهدى (علیه السلام) به اجتماع و جماعت و نماز جمعه و پر کردن مساجد، اهمیت فوق العاده بدهند، تا در پرتو آن ، عوامل استقبال از امام مهدى (علیه السلام) فراهم شود و موجب خودسازى خودشان گردد. امامان معصوم ما علیهم السلام از هر فرصتى براى تهذیب و پاکسازى پیروانشان استفاده مى کردند.

پی نوشت ها :

381- نورالابصار فى فضیلة الانتظار (تاءلیف : سید ابوالقاسم دهکردى )، صفحه 67.
382- اصول کافى ، ج 12، ص 74 (باب الطاعة و التقوى )
383- اصول کافى ، ج 2، ص 174 (باب حق المؤ من على اخیه )
384- اصول کافى ، ج 2، ص 77
385- اصول کافى ، جلد 2، صفحه 169 در این باره روایات جالب دیگرینیز آمده که در این کتاب از صفحه 169 تا 174 ذکر شده است .
386- تفسیر روح البیان بر سوئى ، ذیل آیه 3، سوره مؤ من .
387- وسائل الشیعه ، جلد 11، صفحه 10.
388- عن النبى صلى اللّه علیه و آله من جهز غازیا بسلک او ابرة غفر اللّه له ما تقدم من ذنبه و ما تاءخر (مستدرک الوسائل ، جلد 2، ص 245.)
389- حرس لیلد فى سبیل اللّه عز و جل افضل من الف لیلة یقام لیلها و یصام نهارها (نهج الفصاحه ، حدیث 1355)
390- ما من قوم اجتمعوا فى مجلس فلم یذکروا اسم اللّه عز و جل و لم یصلوا على نبیهم الا کان ذلک المجلس حسرة و بالا علیهم . (تفسیر نور الثقلین ، جلد 4، صفحه 301)
391- اثباة الهداة ، جلد 7، صفحه 24.
392- سوره بقره ، ایه 155.
393- کشف الغمه ، ج 3، ص 359 اعلام الورى ، صفحه 427.
394- بحار الانوار، جلد 52، صفحه 348.
395- غیبت شیخ طوسى رحمة اللّه ، صفحه 275.
396- احتجاج طبرسى رحمة اللّه ، جلد 2، صفحه 323.
397- اصول کافى ، ج 1 (کتاب الحجة باب معرفة الامام و الرد الیه ، حدیث 2)
398- احتجاج طبرسى ، ج 2، ص 325.
399- الحیاة ، جلد 2 ک صفحه 395.
400- الحیاة ، جلد 2، ص 396.
401- وسائل الشیعه ، جلد 2، صفحه 131.
402- وسائل الشیعه ، جلد 12، صفحه 131.
403- وسائل الشیعه ، جلد 12، صفحه 128.
404- وسائل الشیعه ، جلد 12، صفحه 128.
405- وسائل الشیعه ، جلد 12، صفحه 129.
406- وسائل الشیعه ، جلد 12، صفحه 130 در یان باره روایات دیگر که جمعا 17 حدیث مى شود نقل شده که در وسائل الشیعه ، ج 12، از صفحه 127 تا 132 ذکر شده است .
407- حضرت على علیه السلام در وصیت خود به امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام مى فرماید: خدا راه خدا را در مورد قرآن مواظب باشید مبادا دیگران از شما پیشى گیرند. (نهج البلاغه ، نامه 47)
408- مجمع البیان ، جلد 5، صفحه 60، ذیل آیه فوق .
409- توجه به نهج البلاغه نیز که مى توان گفت یک کتاب انقلابى و براى زمینه سازى تحریر شده ، باید مورد توجه قرار گیرد.
410- داستانهایى از تاریخ ، نوشته سید غلامرضا سعیدى ، جلد 2 ک صفحه 46.
411- وسائل شیعه ک ج 5، ص 377 تهذیب ، ج 2، ص 266.
412- وسائل شیعه ک ج 5، ص 377
413- نهج البلاغه ، خطبه 151.
414- تهذیب الاحکام ، جلد 3، صفحه 338.
415- تهذیب الاحکام ، ج 3، ص 336.
416- تهذیب ، ج 3، ص 254.
417- تهذیب ، جلد 3، صفح 283.
418- تهذیب ، جلد 3 ک صفحه 255.