ویژهنامه «جامجم» نظرم را جلب کرد. به مناسبت روز میلاد امام علی(ع) بود. روی جلد آن عکسی بود که در آن نوشته شده بود: لا حول و لا قوة الا بالله «العلی» العظیم، و علی آنرا بسیار بزرگتر نوشته بود...
بسم الله العلی الحکیم
داشتم از روزنامهفروشی رد میشدم که ویژهنامه «جامجم» نظرم را جلب کرد. به مناسبت روز میلاد امام علی(ع) بود. تصویری که روی جلد آن دیدم تعجب مرا جلب کرد. عکسی بود که نوشته بود: لا حول و لا قوة الا بالله «العلی» العظیم، و علی آنرا بسیار بزرگتر نوشته بود.
?
?
یک لحظه یادم آمد که برخی از سنّیها هم از «صدق الله العلی العظیم»، «علی» ِ آنرا حذف میکنند، و نمیفهمند که «علی» -به معنای والامرتبه- از اسمای حُسنای الاهی است؛ همان طور که در آیةالکرسی میخوانیم «لا یؤده حفظهما و هو العلی العظیم». من خودم قرآنی را به چشم دیدهام که چاپ عربستان صعودی وهابی بوده است، و برای پاکستان چاپ شده است، و در پایان آن نوشته بوده «صدق الله العلی العظیم»؛ یعنی این در روایات خودشان هم هست، ولی باز میبینیم که اهل تسنن «علی» ِ آنرا حذف میکنند. گویا میخواهند نام امیرالمؤمنین را از یادها ببرند.
آنها میخواهند نام علی و شیعیان را از خاطرها بزدایند، و ما هم گاه با بیاحتیاطی بهانه به دستشان میدهیم. وهابیان چنین تبلیغ میکنند که ما مشرک هستیم و امامان را به مرتبه خدایی میرسانیم؛ و گاه نادانانِ ما با این کارها بهانه دستشان میدهند؛ با اینکه همه علمای شیعه از غلوگران تبری جستهاند و آنها را خارج از دین دانستهاند.
یادم میآید دو-سه سال پیش پوستری در قم و تهران دیدم -که با تیراژ زیاد چاپ شده بود و شاید شما هم آنرا دیده باشید- که بر آن حدیثی از امام علی(ع) نوشته بود که «أَنَا الْأَوَّلُ وَ أَنَا الْآخِرُ وَ أَنَا الظَّاهِرُ وَ أَنَا الْبَاطِنُ وَ أَنَا بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ... وَ أَنَا أُحْیِی وَ أَنَا أُمِیتُ وَ أَنَا حَیٌّ لَا أَمُوتُ» یعنی «امیرالمؤمنین فرمود: اول و آخر و ظاهر و باطن منم، و منم که به همه چیز آگاهم، منم که زنده میکنم و میمیرانم، و منم زندهای که هرگز نمیرد!» زیر آن هم منبع حدیث را چنین نوشته بود: «بحارالأنوار، ج ??، ص ???». از دیدن این پوستر بسیار ناراحت شدم، که این حرفها غلوآمیز است؛ و فقط در مورد خداست که در قرآن آمده «هو الأول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شیء علیم»
وقتی به بحارالأنوار مراجعه کردم دیدم که آن "نامرد" در پوستر ادامه حدیث را ذکر نکرده بود، و ادامه آن چنین است: «أَنَا الْأَوَّلُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص، وَ أَنَا الْآخِرُ آخِرُ مَنْ نَظَرَ فِیهِ لَمَّا کَانَ فِی لَحْدِهِ، وَ أَنَا الظَّاهِرُ ظَاهِرُ الْإِسْلَامِ، وَ أَنَا الْبَاطِنُ بَطِینٌ مِنَ الْعِلْمِ، وَ أَنَا بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ فَإِنِّی عَلِیمٌ بِکُلِّ شَیْءٍ أَخْبَرَ اللَّهُ بِهِ نَبِیَّهُ فَأَخْبَرَنِی بِهِ ... وَ أَنَا أُحْیِی أُحْیِی سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَنَا أُمِیتُ أُمِیتُ الْبِدْعَةَ وَ أَنَا حَیٌّ لَا أَمُوتُ لِقَوْلِهِ تَعَالَى وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» یعنی «منم اول، یعنی اولین کسی که به پیامبر(ص) ایمان آورد؛ منم آخر، یعنی آخرین کسی که به پیامبر نگریست وقتی در قبر گذاشته شده بود؛ و منم ظاهر، یعنی اظهارکننده اسلام (یا: ظهر و پشتیبانِ اسلام)؛ و منم باطن، یعنی دانا به باطن علم(یا: سینهام پر از علم و دانش است)؛ و من به همه چیز دانایم، یعنی به هر چیزى که خدا به پیامبرش خبر داده و پیامبر اعظم آن را به من اطلاع داده است... و من زنده میکنم، یعنی سنت پیامبر را زنده میکنم؛ و من میمیرانم، یعنی بدعت را میمیرانم؛ و اینکه گفتم من زندهی نامیرایم، به این خاطر است که خداوند در قرآن میفرماید: کسانی که در راه خدا کشته میشوند را مرده م