اگرچه هرگز نخواسته ام در دام سیاسی بازی بیفتم اما برخی بی انصافی ها را تاب تحمل نیست و سکوت ناشایست.اینکه امروز همه دولت نهم را سیاه دیدن هم نه برای دلسوزی است که برای ...افکار عمومی.خدایا به تو پناه می بریم.
نقد زیر را بخوانیم که برخی چگونه....
یکی از بینندگان «تابناک» با ارایه پاسخی به مطلب «فاجعهای به نام عدالت در 4 سال احمدینژاد» آقای غلامحسین کرباسچی، نوشته است: «نلسون ماندلا»، رهبر مبارزه با تبعیض و آپارتاید، میگفت: 27 سال زندان و مبارزه من، خط پایان نیست بلکه همواره شروعی دوباره است.
او معتقد بود، زندان درگیری بین وجدان با اصولی است که پیروی از آنها باعث سرافکندگی خواهد بود. همه مردم باوجدان و کسانی که میاندیشند و احساسات عمیق دارند، در تمام کشورها دچار چنین کشاکشی هستند. باید به قوانین دور از عدالت اعتراض کرد و عارضه آن یعنی زندان را پذیرفت. کسی که نتواند به ظلم و استبداد اعتراض کند، نمیتواند برای نیل به جامعه دلخواه، مؤثر باشد.
این مقدمه را از این رو نوشتم که از جنابعالی بپرسم: آیا دوران بازداشت و دادگاه و زندان حضرتعالی، برای نیل به کدام یک از اهدافی که در بالا اشاره شد، بود؟
گفتهاید که مهمترین چالش رئیسجمهور، کسری بودجه 44 هزار میلیارد تومانی است، آیا صادقانه فکر میکنید به خاطر خروج از برنامه بیست ساله با کسری بودجه فوق مواجه شدهایم واقعا این طور فکر میکنید؟ نرخ تورم 25 درصد و بیکاری 12 درصد، یک شبه زاییده شده است؟ جدا فکر میکنید واردات برنج، روغن، شکر و علوفه موجب رکود در تولید داخلی شده است؟
بیانصافی است اگر نفرمایید دولت نهم، ابرهای بارانزا را از فضای ایران به دیگر کشورها فرستاده است تا موجبات خشکسالی را فراهم کند و اصلا فکر نکنید که بخش عمدهای از تولیدات گندم به نزولات آسمانی بستگی دارد.
فرمودهاید از 30 هزار میلیارد تومان مطالبات معوقه بانکها، تنها سه هزار ملیارد تومان آنها دارای وثیقه است، حتما حضرتعالی که به صورت مطالبات معوقه بانکها دسترسی دارید، میدانید که مطالبات معوقه، مربوط به سالهای پس از سررسید یا عدم پرداخت تعهدات میباشد که قاعدتا مربوط به بیش از سه سال میشود که با توجه به مماشات بانکها، بعضا به بیش از 12،10 سال رسیده است.
حال که حضرتعالی به این اطلاعات دست یافتهاید، کاش برای مخاطبان خود توضیح میدادید که این مطالبات معوق بدون وثیقه و سررسید گذشته، متعلق به چه سالهایی است و چند تن از دانهدرشتهای آن را نام میبردید.
فرمودهاید، کارنامه دولت نهم معلول قانونگریزی است، نفرمایید که حضرتعالی سراسر عمر پرتصدی خود را با قانون سپری کردهاید.
و من درماندهام از این همه قانونمداری شما!
فرمودهاید، در گزارشهای تفریغ بودجه سال 85 و 86، فساد مالی گسترده به تصویر کشیده شده که حاصل تصمیمات غیرکارشناسی و هزینهای دولت است. متأسفانه باز هم دانسته برای منافع خود قلم میزنید چون بعید میدانم از شما که از هیچ، همه چیز برای خود ساختهاید و تصاویر شما نیز گویای آرامش خیال امروز و فردای شماست، کاری به بندگان خدایی که هشتشان گرو نهشان است، داشته باشید.
امیدوارم از این هشت و نه به دولت 8 و 9 نرسید!
چگونه میشود برحسب فرمایش شما و بر مبنای تفریغ بودجه در سال های 85 و86 هم گویای فساد مالی گسترده بوده و هم حاصل تصمیمات غیرکارشناسی و هزینهای دولت، ظاهرا حضرتعالی بین تصمیمات غیرکارشناسی و هزینهای با فساد مالی گسترده، تفکیکی از نظر محتوایی قائل نیستید.
فرمودهاید که بسیاری از مطالبات فعلی، از توقعات مردم نبوده و عرق ملی مردم در 30 سال گذشته بسیار بیشتر از مسئولان فعلی است. البته بهتر بود میگفتید بعضی مسئولان خودمحوری که همه چیز را برای خودشان میخواستند.
بندههای خدا این مردم که شما از آنها نام میبرید مصائبی مثل بیکاری بیشتر از 12 درصد و نرخ تورم بیشتر از 50 درصد را تحمل کردند. فراموش نکردهایم که شما با ورود به شهرداری تهران، چه گلی به جمال این طبقه دارای عرق ملی زدهاید!
البته امیدواریم شما رفاه امروز خود را مدیون این طبقه ندانید و به مطالبات معوق بانکها نیز ربط ندهید، به سونامیهای اقتصادی نیز مرتبط نکنید، به عدم دسترسی مدیران این مملکت به پنجههای پرفتوت خود و دوستانتان نیز وصل نکنید. به خاطر خدا بروید یک صورت از مدیران دوران خود تهیه کنید و ببینید کجا بودند و به کجا رسیدند؟ حالا براساس اینکه تاریخ دروغ نمیگوید و برداشتهای ما دیگر عاطفی نیست، خوب فهمیدهایم که تورمهای پدید آمده اگر برای بسیاری از افراد جامعه مصیبت بار بوده، برای فرصتطلبان همه چیز آورده است.
برچسب ها : سیاسی ,