سلام

قسمت پایانی سریال موثر شوق پرواز را به اتفاق خانواده در حالی که از ابتدا تا انتهای آن به چشمهایمان التماس می کردیم اشک نریزد تا بتوانیم مشاهده کنیم به پایان رساندیم.

سریال بسیار خوبی بود که توانست گوشه ای از اقیانوس بیکران شخصیت مردان بی ادعای این سرزمین را برای نسلی که فقط اسمهاشان را شنیده اند به تصویر بکشد.از این بابت جا دارد بعنوان یک بیینده از میلیونها بیننده این سریال، از طراحان و سازندگان آن تقدیر کنم و باب گلایه را فعلا مسکوت نگه دارم.

 

متن زیبا در مورد شهید و شهادت leilaaaaa.blogfa.com

 

 

چشم پاک دختری از جمله‌ای تر مانده است""" چشم‌های پاکش اما خیره بر در مانده است

روی دیوار اتاق کوچک تنهایی‌اش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .

امشب یکبار دیگر دلم هوایت کرد.برای لحظاتی  سبک شدم و عاشق پرواز.اما چه کنم نه برایم بالی مانده ونه سودایی.اگر برایم حالی درست شود باز از نام شماست ای شهدای عاشق پیشه .برایم سخت دعا کنید که مثل آدمهایی شدم که فقط برایتان در محافل جبهه و جنگ اشک می ریزم و بس.راستی فکر کردم آخرین باری که گریه کردم کی بوده؟شاید در محفلی با نام شهدا و آنگاه که دختری شهید نامه ای را برای بابایش می خواند.

اما چرا؟شما کمکم کنید تا از این فضای سخت و سنگین بیرون بیبایم.دستم را بگیرید که سخت در کوره راه دنیا و پیچ و خم این جاده پر از سنگلاخ گیر کرده ام.راهم را گم کرده و به بیراهی زده  که فقط خنده شیطان را می بینم.

در ذهنم لحظه بازگشت همسر بابایی را متصور شده که بر روی پله های هواپیما دنبال عباسش می گشت و بعد از پیدانکردنش از هوش رفت.اما زینب را بعد از پیدا نکردن عباسش چه کردند؟

بابایی به اربابش عباس(ع) اقتدا کرد .من چه؟شهیدان شما که عند ربهم یرزقونید.از پیمانه سرمست الهی قطره ای در کام ما ریخته تا شهد شیرین آن ،شیرینی های زود گذر دنیا برایم تلخ شود.

آنچه ازتان می خواهم فقط این است که حالم،در آناتم جاری شود و ساری.نه برای یک لحظه کوتاه که برای همیشه.تو را به ارباب بی کفن قسمتان می دهم